سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دریچه

یکی عاشق بود... یکی عاشق نبود...؛هیچکس مثل خدا عاشق معشوقش(ما انسان ها) نبود

یه روز عاشقش  بودم ،یعنی با تموم وجودم می خواستمش اما... نمیدونم چرا خدا وسط عاشقی من بلند گفت: کات!!!

اما دیگه نگفت: صدا-نور- حرکت

نمی دونم چرا؟شاید من عاشقی و خوب بازی نکردم -اما بذارین یه چیزی ؛ به حقانیتش قسم ،هم باهاش
خندیدم ،گریه کردم،حتی براش درد کشیدم.اما نمیدونم؟

اون اصلا نقشش رو خوب بلد نبود بازی کنه.زیرِ صداش یه جوری تملق بود-من عاشق بودم،اما اون معشوق نبود!!!

اینه که موضوع نوشته ام رو گذاشتم: یکی بود... یکی نبود... غیر از خدای مهربون هیچکس دیگه عاشق نبود...

می دونید فیلم منم یه روزی به اکران در میاد.می دونید کی؟ قــــــیــــــامـــــــت!!!

یه روزی با صدای بلند می گن:فیلم یکی بود... یکی نبود... تا چند دقیقه دیگه روی پرده آسمون به نمایش در میاد...

کارگردان:خدا

بازیگران:

خودم و اون وخدا !

 و با هنرمندی : شــــیـــــطـــــان

امیدوارم اون روز از فیلم من بدتون نیاد!!!

تمام…


نوشته شده در دوشنبه 88/11/19ساعت 11:48 صبح توسط نظرات ( ) |


Design By : Pars Skin





کد ماوس