سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دریچه

دخترک طبق معمول هر روز جلوی کفش فروشی ایستاد و به کفش های قرمز رنگ با حسرت نگاه کرد بعد به بسته های چسب زخمی که در دست داشت خیره شد و یاد حرف پدرش افتاد :"اگر تا پایان ماه هر روز بتونی تمام چسب زخم هایت را بفروشی آخر ماه کفش های قرمز رو برات می خرم" دخترک به کفش ها نگاه کرد و با خود گفت:یعنی من باید دعا کنم که هر روز دست و پا یا صورت 100 نفر زخم بشه تا...و بعد شانه هایش را بالا انداخت و راه و افتاد و گفت: نه... خدا نکنه...اصلآ کفش نمی خوام


نوشته شده در سه شنبه 89/6/23ساعت 2:34 عصر توسط نظرات ( ) |


Design By : Pars Skin





کد ماوس